یک روز با آقای سجادی حافظ کل قرآن کریم از دارالقرآن خانه کارگر
کانون خبرنگاران نبأ: سجادی کارگر سادهای است که همواره با قرآن مأنوس بوده و در سن ۶۰ سالگی در کنار تمام مشغلههای خود، تصمیم میگیرد کار حفظ قرآن را آغاز کند؛ حفظ آیات قرآنی پنجره جدید در زندگی به روی وی گشوده است.
به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، اهتمام به فعالیتهای قرآنی، آموزش و حفظ قرآن کریم امری همهگیر است که در تمام رشتهها و مشاغل میتوان مشاهده کرد. در این بین کارگران با وجود صعوبتهای هر روزه اشتغال خود، سهمی قابل ملاحظه از جامعه قرآنی را به خود اختصاص دادهاند. این قشر خدوم و زحمتکش چرخ زیر آسیاب در عرصه سازندگی و خدمت به جامعه هستند که با وجود بیشترین حجم زحمات، از کمترین حجم حقوق و تسهیلات برخوردارند.
دارالقرآن خانه کارگر به عنوان بزرگترین مجموعه آموزشی قرآنی کارگری کشور فعالیتهای بزرگی در زمینه حفظ قرآن کریم برگزار میکند. این مجموعه تنها در سال گذشته 15 هزار نفر در زمینههای حفظ، روخوانی و مفاهیم آموزش داده است.
در تماس با دارالقرآن خانه کارگر در جستجوی یک حافظ کل قرآن کریم برآمدیم. این دارالقرآن با روی باز پذیرای ما شد و شماره محمد سجادی، حافظ کل قرآن کریم را در اختیار ما قرار داد.
سجادی که با مدرک دیپلم به عنوان انباردار لاستیک فعالیت میکند، زندگی ساده، قرآنی و آبرومندانهای دارد. با توان بازوی خویش و کسب روزی حلال سه فرزند از ۴ فرزند، خود را راهی خانه بخت کرده است. ابتدا به خانه وی رفتیم و سپس میهمان او در خانه استیجاری در سمت اتوبان شهید رجایی شدیم.
وی حفظ قرآن را در سن ۶۰ سالگی آغاز کرد و طی 4 سال کار حفظ قرآن را به پایان برد. آشپزخانه و پشتبام محقر خانه، مکانهایی است که وی برای اینکه مزاحمتی برای دیگری ایجاد نشود برای حفظ قرآن انتخاب کرده است. در تابستانها در اتاقی کوچک بالا پشتبام و در زمستانها در آشپزخانه کار حفظ قرآن را انجام میداده و در محل کار نیز محفوظات خود را تحکیم میکرده است.
سجادی به آغاز فعالیت حفظ قرآن خود در دوران کودکی اشاره میکند و میگوید: از کلاس سوم عموی من قرآنخوان بود و هر وقت به پیش وی میرفتم تمرین حفظ قرآن به من میداد؛ یادم هست آیات «...سَیَصْلَىٰ نَاراً ذَاتَ لَهَبٍ...» را به من آموزش میداد ولی من از پلهها که پایین میرفتم، یادم میرفت. یک شب از مسجد یواشکی قرآنی به خانه آوردم. قرآنها در قطع خاص در آن زمان موجود بود. قرآن مسجد را که پدرم دید به من گفت که وقف مسجد است نباید خارج شود و برای همین دوباره به مسجد بردم.
وی میافزاید: از آن دوران تا مقطع دیپلم گاه گاهی قرآن میخواندم. زمانی که در نیروی هوایی وارد شدم دیگر تقریبا هرروز در خانه قرآن میخواندم. نزدیک چهارده سال است اینجا هستم، اول صبح همیشه قرآن میخواندم. صبحها که میخواستم به سرویس بروم یاسین را در آنجا حفظ کردم. سوره جمعه را نیز حفظ بودم و معمولا جمعهها و پنجشنبهها میخواندم. سوره واقعه کمی حفظش برایم سخت بود، ابتدا همسرم حفظ کرد و سپس عزم کردم خودم نیز حفظ کنم.
این حافظ قرآن با اشاره به خاطرات قرائت قرآن در معدن تصریح کرد: در معدن نیز شبها با بچهها قرآن میخواندیم. در ادامه این جریانات بود که کم کم شروع کردم به حفظ قرآن. اگر کارم زیاد میشد و خسته میشدم به خانه میرفتم. مثلا من 12 جزء حفظ کردم که فراموشم شد. یکبار تبلیغ دارالقرآن خانه کارگر را دیدم و در آنجا ثبت نام کردم؛ برای این که حالت تعلیمی و دانشآموزی باشد و بتوانم مستمر قرآن را حفظ کنم. الحمدالله موفق به حفظ کل قرآن کریم شدم. ولی خُب کمی در تحکیم ضعیف هستم؛ به خاطر مشغلهای که دارم. مثلا دو هفته مانده بود به عید به خاطر برخی کارها نتوانستم زیاد تمرین کنم. سنم مانند جوانان نیست، کمی که دوره طولانی میشود باید حتما تحکیم کنم تا در حافظهام بماند.
سجادی از شور و معنویتی که پس از حفظ قرآن برای وی ایجاد میشود گفت و اظهار میکند: هر آیهای که حفظ میکردم، حسی را که داشتم نمیتوانم توصیف کنم، انگار که وارد فضای جدیدی میشوم. معمولا معنی را یاد میگرفتم برای همین رفتم یک کتاب لغات خریدم تا ریشه کلمات قرآن را بهتر بفهمم. معمولا شما هر آیهای که حفظ میکنی درباره آن فکر میکنی. آن فضایی که پس از حفظ ایجاد میشود، دیگر قابل توصیف نیست.
وی با اشاره به اثرگذاری قرآن در زندگی وی میگوید: من هر وقت سوره یوسف را خواندم گریه کردم. اکنون نیز به یاد میآورم حسم تغییر میکند. یا برخی آیات که به عنوان مثال آنجا که میفرماید: «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا». اینها را شما از نظر ادبی حساب کنید نمیتوان به نحوی که قرآن میگوید در زبان دیگری پیدا کرد. یا در آن فضا که حضرت زلیخا به حضرت یوسف هجوم میبَرد، قرآن میفرماید: «وَقَالَتْ هَیْتَ لَکَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ». این فضایی که اینجا حکمفرماست بسیار ناب است. خداوند اگر بخواهد کسی را امتحان کند، اگر خود شخص بخواهد او را یاری میکند. ما همه سخن بسیار میگوییم ولی معلوم نیست در لحظه امتحان پیروز شویم یا نه.
این حافظ قرآن درباره روند حفظ قرآن کریم اظهار میکند: من عصر که به منزل میرفتم چند آیه از قرآن را حفظ میکردم؛ مثلا آیه از ابتدای سوره بقره «وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَکِن لاَّ یَعْلَمُونَ» را حفظ میکردم. ابتدا روزی چهار پنج آیه حفظ میکردم ولی رفته رفته میزان حفظم به یک صفحه تبدیل شد تا اینکه در بهمن ماه سال گذشته دو جزء قرآن را حفظ کردم. یعنی هر دفعه که مینشستم حداقل یک صفحه را حفظ میکردم.
وی با اشاره به ضرورت بهرهگیری از محتوا و معارف قرآن در کنار حفظ آیات عنوان میکند: آیتالله العظمی جوادی آملی بحثی را با عنوان «عدالت اجتماعی در سایه نهضت امام حسین(ع)» مطرح کردند. من ایام محرم ابتدا آن را گوش میکردم و بعد به هیئت میرفتم. میشود گفت که این بحث یک ترم دانشگاه بود. با خواندن هر روزه قرآن در فضای روحانی ماه محرم انسان متحول میشود. چرا ما نباید چیزی را که خداوند دوست دارد که ما تلاوت کنیم را نخوانیم؟ من فهمیدم که از هر خانهای که قرآن خوانده شود، نوری ساطع میشود و در آن خانهای که نماز شب خوانده شود نوری دیگر ساطع میشود.
سجادی با تأکید درک حلاوت حفظ قرآن کریم میگوید: برای حفظ قرآن باید علاقه داشته باشیم، بدون علاقه نمیتوانیم. البته قرآن خودش انسان را جذب میکند. چگونه انسان مسئله ریاضی میخواند وقتی حل شد لذت زیادی میبرید. یا هنگامی که منزل را تمیز میکنیم انسان چه لذتی میبرد. ولی قرآن ماسوی این چیزهاست و با اینها قابل مقایسه نیست. قرآن حالت مبحثی است. با یک سیاق خاص آیات موضوعی را میپردازد و تمام میکند. انگار که شما در یک فضای دیگری هستید و یک پنجره باز کردهاید، اصلا این طرف نیستید و همهاش آن سمت را نگاه میکنید.
وی با اشاره به مشکلات حفظ و تثبیت قرآن کریم بیان میکند: کار حفظ را که شروع کردم، یک 7 جزئی را نتوانستم دوره کنم یادم رفت، دوباره شروع کردم و تا جزء 12 به پیش رفتم. دوباره مشکلات کار شروع شد و باز ماندم. در حفظ غیرحضوری شرکت کرده بودم ولی دیدم به مشکلات کاری هم نمیخورد. این چیزی که در تلویزیون دیدم زنگ زدم و ثبت نام کردم. آن موقع خیلی خودم را به فشار میانداختم. خیلی خودم را خسته میکردم و بعضی وقتها کاملا متوقف میشدم. الان نیز برخی اوقات این چنین میشوم؛ به عنوان مثال اگر استاد حفظ ساعت 7 زنگ بزند راحت میتوان حفظ کنم زیرا من ساعت 10 میخوابم. ولی اگر 10 زنگ بزند نیم ساعت نیز سؤال میکند، لذا ذهنم میایستد و نمیتوانم جواب بدهم.
این حافظ قرآن کریم با اشاره به آیه شریفه 121 سوره مبارکه بقره اظهار میکند: «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاَوَتِهِ أُوْلَئِکَ یُؤْمِنُونَ» آنهایی که کتابهای آسمانی میخوانند و حق تلاوت را عمل میکنند یعنی عمل میکنند، آنها ایمان آوردهاند. این یک حالت مسکّن برایم دارد. باید اهل عمل باشیم. حتما مقید هستم که اول وقت نماز بخوانم. در خانه میهمان باشد یا جایی به میهمانی برویم، جشن عروسی برویم. غیبت نیز ممنوع است. به عنوان مثال صاحب کار میپرسد این دوستمان چگونه کار میکند. صداش میکنم بیاد اینجا میگویم این ایرادات را دارد. خودش را صدا میکنم و جلوی رویش میگویم.
وی میافزاید: اگر عاشق قرآن باشند میتوانند هیچ چیز مانع نمیشود بنده یک کارگر ساده هستم و با حقوق ناچیزش زندگی میکنم و چون به این کار علاقه دارم هیچ چیزی مانع راهم نشده. باید برای انجام کار مورد علاقه وقت و انرژی گذاشت من روزی 7 الی 8 ساعت کار میکنم. هر کاری سختی های خاص خود را دارد. مانند شما که برای تهیه گزارش گرمی هوا و ترافیک را تحمل میکنید تا به مقصد برسید، درگیر این مشکلات هستم.
سجادی بهترین وقت قرائت قرآن بعد از نماز صبح است. طبق روایات بهتراست که بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب نخوابیم زیرا مغز آمادگی لازم جهت یادگیری را دارد وهم زمان بُعد روحانی دارد. البته زمان فراگیری مطالب در اشخاص متفاوت است؛ لذا هر شخص باید بهترین زمان یادگیری مطالب را در خود بیابد و آن را تقویت کند. راهکار حفظ قرآن برای خودم دارم؛ اینکه هر مطلبی را که یاد میگیرم در طول روز موقع انجام کارهای روزمره با خود تکرار میکنم. آیات قرآن ذکر هستند و من در طول روز، موقع کار کردن قرائت میکنم و لذت میبرم. منظور از لذت، لذت از قرائت نیست بلکه لذت از ارتباط باخداست. شما ممکن است باخواندن هر مطلبی لذت ببرید حتی خواندن کتاب داستان ولی لذت قرائت قرآن لذت ارتباطی است که خدا با ما دارد.
وی میافزاید: هنگام خواندن نماز ما با خدا ارتباط داریم و هنگام قرائت قرآن خدا با ما ارتباط دارد. کسب لذت این ارتباط فقط ملزم حفظ آیات نیست بلکه خواندن با توجه قرآن نیز این لذت ارتباط را برای ما دارد حتی اگر معنی آیات را هم ندانیم. من شاکر خدا هستم که رحمت و لذت ارتباط با خودش را به من داده، ناراضی نیستم؛ زیرا ممکن بود من از نظر مالی بی نیاز می شدم و کارم باعث میشد شب دیر بخوابم در نتیجه نماز صبحم قضا میشد و اگر امر واجبی از دستورات خدا را عقب بیندازیم هیچ چیز نمیتواند آن را جبران کند حتی اگر یک عمر برای جبرانش وقت بگذاری بیفایده خواهد بود.
سجادی تصریح میکند: خداوند بعضی روزها و ماهها یا حتی آیات قرآنش را نسبت به بقیه متمایز کرده است؛ مانند: روز جمعه، ماه رمضان، سوره انسان و ... من به خاطر اهمیتشان علاقه خاصی نسبت به آنان دارم؛ چون ایثار به خاطر خدا را به بنده آموزش دادند کار بدون تشکر در آنها توصیه شده است. برای من خاک و طلا هیچ فرقی ندارد چون برای من نیستند و هرچه داریم از خدا داریم. شیرینی مال حلال باعث شده شب خیلی سریع بخواب بروم؛ زیرا که خاطرم از مال جمع هست و دغدغه و ترسی ندارم، اگر کسی کار نادرستی انجام بدهد چند شب خواب درستی نخواهد داشت و دائم در هول و ترس است.
وی با اشاره به سخنان آیتالله جوادی آملی میگوید: از ایشان در تفسیر آیات قرآن شنیدم هرکس کاری را انجام دهد آن عمل چه خوب و چه بد تا روز قیامت بر گردن شخص آویزان میماند. مانند پارتیبازی برای گرفتن وام؛ کسی که زودتر مدارک و پولش را آماده کرده و در نوبت بوده و شما با دیدن آشنا آن وام که حق کس دیگری است را بگیری. حق الناس و باید جواب این عملت را بدهید.
پدرام ساعتساز از دوستان محمد سجادی درباره وی میگوید: یک سال است که با ایشان کار میکنم و همان روز اول متوجه شدم که قرآن حفظ میکنند. برای من بسیار جالب بود که چقدر قرآن برایش مهم بوده که با این سن و سال شروع به حفظ کرده است. آقای سجادی در طول این یک سال کمک زیادی به من کردهاند و برای من بهتر از پدر و مادر بودند. با کمکهایشان در قرآن و نماز خواندن و حتی ورزش کردن به آرامش درونی رساندهایم.
وی با بیان اینکه از آقای سجادی درسهای بزرگی یاد گرفتم میگوید: درسهایی مانند کنترل خشم و صبر زیاد در کار ایشان همیشه سرلوحه من بوده است. ایشان وقتی من عصبی میشدم با یک کلمه مرا آرام میکنند. موقعیت کاری برایم پیش آمده بود که به جای دیگری بروم اما سختی کار برایم مهم نبود و دور شدن از آقای سجادی برایم سختتر بود.
ساعتساز میافزاید: سجادی باعث شدند که برنامه هر روزه من خواندن قرآن باشد ایشان درموقع قرآئت سختگیری میکنند و اگر حتی اعراب را اشتباهی تلفظ کنم با خطکش تنبیه میکنند و بعد از زدن خودشان ناراحت میشوند. روزی پرسیدم شما که از زدن ناراحت میشوید پس چرا میزنید گفتند: برای اینکه شما را دوست دارم و میخواهم که خوب یاد بگیرید، اگر دوستان نداشتم نمیزدم.
سجادی با اشاره به تأثیراتی که از حفظ قرآن برای وی حاصل شده، تصریح میکند: برای انجام هر کاری خدا را مد نظر بگیریم و خوبی و بدی هر کاری که میخواهیم انجام بدهم برای رضای خدا باشد. وقتی کاری برای رضای خدا باشد پس رضایت بنده را هم به دنبال دارد. قرآن مانند یک دریا میمانند. زیرا که اگر از شرق دریا آب برداریم یا از وسطش فرقی ندارد، قرآن هم همین گونه است؛ هر آیهای که بخوانیم آرامش دارد فرقی ندارد.
وی میافزاید: از اینکه دیر خواندن قرآن را شروع کردم افسوس میخورم اما اکنون دیگر آخر کار است و باید سالهای قبل این لذت را میبردیم؛ شما هر کاری که بخواهید انجام دهید، از قرآن بخواهید میشود، اگر بخواهید با کسی دوست شوید یا حتی ساعت خاصی بیدار شوید از آیات قرآن کمک بخواهید. خداوند میفرماید: «وَ قَضى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً...» این آیه برای زمان جاهلیت هست و به احترام والدین سفارش زیادی کرده که حتی اجازه گفتن «اف» هم نداریم؛ از ترس گرسنگی و نداری فرزندان خود را نکشید و به بدیها نزدیک نشید چه ظاهری وچه باطنی، اینها را به شما میگوییم که اندیشه کنید و همه چیز را به خاطر خدا انجام دهید و راستگویی کنید.
همسر این حافظ قرآن با بیان رضایت خود از قرآنی بودن همسر خود، میگوید: برکات قرآنی بودن ایشان را در زندگی میبینم و خدا را از این جهت شکر میکنم. خودم نیز قرآنی هستم و خدا را به خاطر این الطاف شاکرم. غنی بودن مادی نیست ومن اصلا به زندگی مادی اعتقادی ندارم غنی بودن به دل و زندگی معنوی است. از اینکه زندگی بیگناهی داریم خوشحالم.
دختر این حافظ قرآن نیز با بیان اینکه از اراده قوی پدرم الگو میگیرم میگوید: اینکه باعث شده که حفظ قرآن را در این سن شروع کنند برایم الگو بزرگی است؛ هر کاری را با اراده انجام میدهم. وقتی پدرم قرآن میخواند میدانم قرآنی که تلاوت میشود به من هم در کارها کمک میکند. قرآن خواندن پدر آرامش را به زندگی ما میآورد و من از این امر خیالم آسوده است. وقتی در جمعی پدرم از قرآن حرف میزند یا قرآن قرائت میکند احساس غرور میکنم و به پدرم افتخار میکنم.
جهت مشاهده کامل تصاویر اینجا کلیک کنید!
http://www.iqna.ir/fa/News/3233871